بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 1
یا من لیس مثله الا هو
درود!
همیشه بر این باور بوده ام که ایام فاطمیه روزهای سختی است برایم و هست . شاید کسی ندادند و نفهمد اما خودم خوب می دانم که این روزها چیزی به قلبم فشار می آورد . دردی در درونم می پیچد و درمان هم که چه بگویم ؟؟؟؟
یکی از دوستان برایم پیامکی فرستاد بدین مضمون که تا شقایق هست زندگی باید کرد و ما سال هاست که در انتظار منتقم داغ شقایقیم تا دوباره زندگی مان بخشد . اللهم العن قتله الزهراء .....
یاد شقایق افتادم که هر روز با طلوع آفتاب سر به آسمان می گشاید و به نور خورشید چشم می دوزد و داغ خود را تنها به آفتاب می نمایاند و شب هنگام که خورشید از تک و تا می افتد او نیز گلبرگ های سرخ فامش را می بندد و تا طلوعی دیگر از غم و داغی که به دل دارد با هیچ کس سخن نمی گوید و راز سر به مهر خود را سال هاست که در دل نگه داشته است .
و این چه رازی است که از پس این همه سال هنوز بر سینه سنگینی می کند ؟؟ نمی دانم اما شاید او هم منتظر منتقمی است تا عقده دل بگشاید و التیام بخش داغ دلش شود . همان داغی که پنهانی آرامگه مادر آن را غریبانه در گوش دل زمزمه می کند .
اللهم العن قتله فاطمه الزهراء
بدرود
لینک دوستان
اشتراک